یار بی پرده کمر بسته به رسوایی ما
ما تماشایی او خلق تماشایی ما
یار بی پرده کمر بسته به رسوایی ما
ما تماشایی او خلق تماشایی ما
قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ
پروردگارا! مرا تا روزی که مردم برانگیخته می شوند، مهلت ده. سوره ص/79
+اون قدر گناه کردم که دیگه روم نمیشه دعا کنم
_ تو این یه مورد از شیطان یاد بگیر! با اون نافرمانی بزرگ، باز تو خواستن از خدا مایوس نشد
+جوان تا دیر وقت تلویزیون نگاه کرده ، روزنامه ها را تا ته خوانده شب دیر خوابیده صبح آمده سراغش میگوید پاشو پاشو برویم هیئت، میگوید حال ندارم! میگوید حال نداری؟ ها؟ امام حسین تو را از خانه اش رانده! بیا ببین پسر حاجی چی چی نصف تو است میاید سماور{هیئت} را هم روشن میکند! خب شاید پسر حاجی چی چی زود خوابیده. چرا جوان را زده میکنیم؟ امام حسین (ع) تو را رانده که تربیت بلد نیستی! حال ندارد،بگو آقاجون نمازت را بخوان و بخواب.
....حقایق را بگوییم و از خدا و پیغمبر جلوتر نیفتیم
(استاد فاطمی نیا)
+عکس
باورم کن که به چشمان تو معتاد منم
پادشاهی که به جنگ آمد و افتاد منم
ما کجا ؟
یار کجا؟
این همه ازار کجا؟
وحشی بافقی
من دلم پیش کسی نیست خیالت راحت
منم و یک دل دیوانه خاطرخواهت
تصویر رها کردن یک دسته پرنده ست
دل غرق نگاهی ست که مابین دو پلکش
یک قهوه ای سوخته ی خیره کننده ست
با اخم به تشخیص پزشکان سرطانزاست
خندیدن او عامل بیماری قند است
تصویر دلش با کمک چشم مسلح
انگار که سنگی ته شیئی شکننده ست
شاید به صنوبر نرسد قامتش اما
نسبت به میانگین همین دوره بلند است
ماه است و بعید است که خورشید نداند
میزان حضور و حذرش چند به چند است